صدر، سرخ بود،
سرخ تر شد . . . همچو گیس ـُ لب ـُ ناخن ـَت!
1. پرسپولیس ـُ
2. فولاد ـُ
3. تراکتور
که از بالا به پایین ....
مرا بخوان از هرسوکه هستی ....
مرا با دلت بخوان ...
بخوان ...
بخوان ....
بخوان ....
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ یکی دیگر از کتاب های معروف اسپنسر جانسون می باشد. این کتاب يكي از پرفروش ترين كتابهاي اخير در امريكاست و در حدود يك سال، پنج بار تجديد چاپ شده است و اين موضوع نشاندهنده جذابيت و نوآوري مدرن در متن كتاب است. در این کتاب چهار شخصیت خیالی ترسیم شده است: موشها «اسنیف» و «اسکوری» و آدم کوچولوها : «هم» و «ها». این چهارشخصیت برای نشان دادن قسمتهای ساده و پیچیده درون ما، بدون در نظر گرفتن سن، جنس،نژاد یا ملیت، در نظر گرفته شده است.
ما گاهی اوقات ممکت است مثل اسنیف عمل کنیم،که تغییرات را زود بو میکشد یا مثل اسکوری که به سرعت وارد عمل میشود. گاه مانند «هم» میشویم، که با انکار تغییرات مقابل آنها می ایستد، چرا که میترسد به سمت چیزی بدتر کشیده شود. یا مثل «ها» که یاد میگیرد وقتی شرایط او را به سمت چیزی بهتر راهنمایی میکند، خود را با آن وفق دهد.
اين كتاب را به دوستاني توصیه میکنم كه از روزمرگي خسته شده اند و به دنبال يافتن شرايط بهتر در زندگي خود هستند. كساني كه هنوز به اين اعتقاد و باور نرسيده اند كه: بايد سریعاً خود را با تغییرات تطبیق دهید.
آخر هفته های من را دستی با خود برده است
شبیه دستی که تن لرزان نهالی را سخت تکان میدهد و به یک باره تمام شکوفه های بهاری را میریزاند.
فرورفتم در خودم
ظهر پاییز است
از محبوبه های شب باغچه همسایه چیزی نمانده غنچه ها خشک شده اند و مچاله در خودشان فرو رفته اند.
دلتنگی های مداوم صبورم کرده اند.
صبور و ساکت و سخت
مرد پولداری در کابل، در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله رستورانی ساخت که در آن موسیقی بود و رقص، و به مشتریان مشروب هم سرویس می شد.
ملای
مسجد هر روز موعظه می کرد و در پایان موعظه اش دعا می کرد تا خداوند صاحب
رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی را بر این رستوران
که اخلاق مردم را فاسد می سازد، وارد کند.
یک ماه از فعالیت رستوران
نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و یگانه جایی که خسارت دید، همین
رستوران بود که دیگر به خاکستر تبدیل گردید.
ملای مسجد روز بعد با غرور
و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به
مردم تبریک گفت و علاوه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از
درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیر دوام نکرد ...
صاحب رستوران به محکمه شکایت کرد و از ملای مسجد تاوان خسارت خواست !
اما ملا و مومنان البته چنین ادعایی را نپذیرفتند !
قاضی هر دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلو صاف کرد و گفت : نمی دانم چه حکمی بکنم ؟!!
من سخن هر دو طرف را شنیدم : از یک سو ملا و مومنانی قرار دارند که به تاثیر دعا و ثنا باور ندارند !
از سوی دیگر مرد مشروب فروشی که به تاثیر دعا باور دارد …!!!
برگرفته از: کتاب قصه هایی برای پدران. فرزندان. نوه ها- پائولوکوئیلو
به دنبال چاپ مقالهای مطول و موهن در فصلنامه تاریخ معاصر ایران بر علیه استاد دکتر ح. م. صدیق واکنشهای مختلفی از سوی قلم به دستان آذربایجان به چشم آمد و مقالات گوناگونی در طی این یک هفته نگاشته شد. مقالهی نشر شده در تاریخ معاصر - که نام مستعار یک شخص گمنام را یدک میکشد- روی تمامی هتاکان و فحاشان به استاد را سفید کرد. جوابیهی زیر توسط آقای الله وردی بصیرت به اینجانب ارسال شد که در زیر میخوانید:
استاد دکتر ح. م. صدیق در یک خانوادهی روحانی به دنیا آمدهاند. ایشان نبیرهی روحانی مبارز صدر مشروطیت در محلهی سرخاب تبریز مرحوم آقا میرعلی سرخابی صاحب کتاب «ربیع الشریعه» هستند.[1] خود ایشان در شعری میگویند:
تبریزلییم، داماریمدا تبریز آخیر قان یئرینه.
عئینالی دان جدّیم آق میرعلی دیر
او، داغلاردان دوروب گلمیش باخیر منه.
قیزیل سولار محلّینده یورد سالمیشدیر،
اوردا مسجید قاییرمیشدیر.
رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی دقایقی پیش با اعلام این خبر گفت: تخصیص اعتبار برای نوسازی ماشینآلات کشاورزی انجام شد، بهگونهای که این امر طی شش سال گذشته بیسابقه بوده است.
به گزارش جام نیوز؛
21 نفر در ایالت «اوهایو»ی آمریکا به امید ثبت رکوردی تازه در کتاب جهانی گینس اقدام به خودسوزی به مدت 32 ثانیه کردند.
برای این رکوردشکنی 21 شرکتکننده با پوشیدن لباسهای ضدآتش خود را به آتش کشیدند و پس از گذشت 32 ثانیه نیروهای امداد اقدام به خاموش کردن آتش کردند.
این اقدام نمایشی همچنین با هدف جمعآوری کمکهای نقدی برای یک سازمان غیرانتفاعی حامی افراد بیبضاعت در آفریقای جنوبی انجام گرفت.
به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، پیش از این رکورد بیشترین تعداد افرادی که اقدام به خودسوزی کرده بودند، در ماه سپتامبر سال 2009 میلادی با شرکت 17 نفر در آمریکا به دست آمده بود.
ایسنا
او به خبرنگاران می گوید: " هر کس وقتی بهترین بازیکن جهان است که لئو مسی در میدان حضور نداشته باشد؛ او برای کارهای بزرگ ساخته شده است و ما از او انتظار داریم، مسی باید از اولین بازی خود پس از مصدومیت بهترین استفاده را بکند تا دوباره به اوج بازگردد."
" لئو وضعیتش خوب است و تیم پزشکی اجازه بازی به او داده اند؛ البته خطرات مشابهی که برای هر بازیکن دیگر وجود دارد برای او نیز هست.."
بارسلونا در دیدار فردا شب به دنبال سومین پیروزی خود می باشد تا صعود خود به مرحله بعد تقریبا صد در صد کند، اما میلان نیز حریف قدرتمندی است که تهدید بزرگی برای کاتالان ها به شمار می آید.
تاتا می گوید: " من مطمئنم که بازیکنانم همان طور که در فصل گذشته در برابر میلان خوب کار کردند امشب نیز همان نمایش را خواهند داشت اما میلان تیم قدرتمندی است و نباید آن ها را دست کم گرفت."
" این یک بازی تشریفاتی برای ما نیست، ما در حال آماده شدن برای یک نمایش خوب هستیم، اگر چه حتی در صورت برنده نشدن امکان دارد در صدر جدول بمانیم؛ به هر حال ما در خوشحالیم و در فرم خوبی هستیم."
" من فکر می کنم تیم ما تنها به تمرکز در مورد آن چه که می خواهد انجام دهد نیاز دارد، شانس دادن به میلان ضربه بزرگی به ما می زند و ما با سعی کنیم میانه میدان را از آن ها بگیریم."
" باید ضد حمله های آن ها را خنثی کنیم چون میلان در این مورد بسیار خطرناک است."
تنهایی فک کرده!!!!
دیشب شب تولدم بود مثلا...
تنها بودم...
ساعت ده واینا بود رفتم بیرون
دیگه حالم از خونه بهم میخورد
ساعت۱۱ربع بودم
تو پارک رو چمنا خوابیده بودم
چشمام به به آسمون بود
میسوخت وخیس میشد...
حالم خراب بود
خراب
بدترین روزای ادم وقتیه که خودتم ندونی چه مرگته...
چکیده:
سیستم BEMS یک تابلوی مرکزی دیجیتالی است که جایگزین تابلوی متداول گشته و به کمک مدارهای دیجیتالی پیشرفته کنترل های توزیع شده را میسر می سازد.
به طوریکه تمامی روشنایی های ساختمان و سیستم سرمایش و گرمایش و پریزهای خاص را تحت پوشش قرار می دهد و با خارج نمودن مصرف کنندگان غیر ضروری و خاموش نمودن رشنایی ها در هنگام عدم حضور و به صورت کاملا هوشمندانه عمل نموده و سهم بسزایی در کاهش مصرف انرژی دارد و با عملکرد هوشمندانه شعار لامپ اضافه خاموش را بدون خطای انسانی و به کمک تکنولوژی ممکن می نماید. عملا و در مجموع به کمک شش روش مجزا و همزمان می توان تا 35% در مصرف انرژی صرفه جویی ایجاد نماییم.
چقد خوبه که حرف بزنی...یادته...قبلا قرار داشتیم...روزایی که دلمون خیلی میگرفت میرفتیم همون کافه نزدیک خونمون...طبقه بالا میز رو به خیابون....و سفارش همیشگیمون...اونجا بیشتر بهم نگاه میکردیم و حرفامون بافتن خیالامون بود...از سالهای بعد میگفتیم و تلاشمون واسه رسیدن به رویاهامون... از داشته های اینده میگفتیم و رفتارمون با هم...چقد قشنگ بودن اون رویاها و اون روزا...
محرم در روستای سرکلاته
با فرارسیدن ایام محرم و عزاداری سید و سالار شهیدان در سراسر کشور ، اهالی متدین و مذهبی روستای سرکلاته نیز همچون سنوات قبل و با حضور خیل عظیم علاقمندان اعم از زن و مرد و پیر و جوان به عزاداری می پردازند . عزاداری ایام محرم در روستای سرکلاته از روز اول محرم در روستا آغاز می شود . طبق سنت دیرینه مراسم عزاداری هرشب محرم بعد از نماز مغرب و عشاء شروع شده و در ادامه خواندن زیارت عاشورا ، مداحی مداحان اهل بیت (ع) ، سخنرانی امام جماعت مسجد و سپس پذیرایی شام از دیگر برنامه های شبهای محرم می باشد . در اینجا جا دارد تا یادی داشته باشیم از مداح شهید فریدون مشوق که در حادثه تروریستی عتبات عالیات در سامرا به شهادت رسید، امسال واقعا جای ایشان در مراسم ایام محرم خالی می باشد . مداحی های او به گونه ای بود که اکثر جوانان را به وجد می آورد و با شور خاصی به سینه زنی می پرداختند . روحش شاد و یادش گرامی .
کلیه امورات داخل مسجد و برنامه ریزی دقیق مراسم و همچنین پخت و پز شام به نظارت و همکاری هیئت امنای مسجد انجام می شود ود کنار آن اهالی و مردم روستا و نهادهای اجتماعی داخل روستا نظیر شورای اسلامی ، هیئت ابوالفضلی ، پایگاه بسیج و کانون همکاری و هماهنگی کاملی در برگزاری مراسم دارند . روز هفتم محرم و روز عاشورا به اصطلاح عامیانه "علم گردش " در روستاست . در این دو روز مراسم سینه زنی و زنجیر زنی با حضور پر شور مردم در سطح روستا برگزار می گردد.
روز هشتم محرم عزاداران روستای سرکلاته جهت عرض تسلیت به روستای همجوار کفشگیری می روند و روز نهم عزاداران روستای کفشگیری به سرکلاته می آیند . در بعد از ظهر روز عاشورا هم هیئت ابوالفضلی و عزاداران روستا جهت عزاداری و زنجیر زنی به امامزاده روشن آباد می روند .
مراسم شام غریبان هم در روستای سرکلاته به نحو شایسته ای برگزار می گردد . مراسم اربعین حسینی به همراه مراسم دهه آخر ماه صفر نیز در مسجد روستا برگزار می گردد .
بعد از مراسم دهه اول محرم عزاداران هیئت ابوالفضلی روستای سرکلاته جهت عرض تسلیت به امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع) به مشهد مقدس اعزام می شوند . تاریخ اعزام هیئت ابوالفضلی به مشهد مقدس در سالجاری اول آذر اعلام شده و عزاداران بمدت یک هفته به عزاداری می پردازند .
مبلغ هزینه سفر 140 هزار تومان می باشد که عزاداران و اهالی روستا می توانند جهت ثبت نام به حاج محمد علی عرب مراجعه و ثبت نام نمایند .
و هلن گاردنر و دایرت المعارف هنر و ی کتاب متفرقه و ی کتاب هنری
حداقل ۱۵ تا طراحی
امام جواد(ع) فرمودند:
عزتمندی مؤمن در بی نیازی او از مردم است.
دلها زقدم دوست شاد است امشب
سیراب زچشمه ی مراد است امشب
بشکفته تقی شکوفه ی باغ رضا
سالروز خجسته میلاد نهمین اختر سپهر امامت و ولایت،
حضرت امام محمد تقی(ع) مبارک باد.
پارس استون
قصیده اکثر من رائعه بحق السیده زینب.س.
للشاعرخالدالسعد
غلــــط زينب تنـلفظ هيــج ابلســـان
وبلفـــظهــا اســتغـفرت ربي آنة
واجــب الــيذكرها يتـــــــوضة ابدمــوع
ويســـتحب يلــبس حجــاب لســــــانه
كووون من تذكـــــرها تتراجف خــشوع
مثـــلما يخـــشــــع بلال آذانــه
هاي بت قــــــــرآن ناطــــق بت شـريف
ماهي بت افـــلان ابن فـــلانة
تااااابع القصیده...
از امروز باشگاهای بدنسازی شلوغ شده ...
پسرا دارن خودشونو آماده میکنن برا مسابقات زیبایی اندام محرم!!!
بنده چند نمونه از خلقیات اجتماعی و ملی را که برای یک ملت تعیین کننده است، در این جا عرض می کنم. مثلاً عزم و اراده، غرور ملی، احساس توانایی، احساس قدرت بر اقدام و عمل و سازندگی، انضباط، نشاط، همکاری و مشارکت. اگر فرض کنیم ملتی همراه با ایمان و عقیده ای که دارد، این اخلاقیات را هم دارا باشد، خواهیم دید که چقدر در رسیدن به اهداف و آرمان هایش، به او کمک خواهد کرد. بنابراین، به نظر ما، مقوله فرهنگ از نظر تأثیرش در آینده یک ملت و یک کشور، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست؛ اهمیت مقوله فرهنگ از این جاست.2
من فرهنگ کشور را در سه عرصه مهم و عام مشاهده می کنم:
اول در عرصه تصمیم های کلان کشور است؛ یعنی فرهنگ به عنوان جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور، حتّی تصمیم های اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و یا در تولید، نقش دارد. وقتی ما می خواهیم ساختمان بسازیم و شهرسازی کنیم، در واقع، با این کار، داریم فرهنگی را ترویج یا تولید می کنیم یا اشاعه می دهیم. وقتی تولید اقتصادی هم می کنیم، در واقع، داریم از این طریق، فرهنگی را تولید می کنیم؛ اشاعه می دهیم یا اجرا می کنیم. اگر در سیاست خارجی، مذاکره ای می کنیم و تصمیمی می گیریم، عیناً همین معنا وجود دارد.
بنابراین، فرهنگ، مثل روحی است که در کالبد همه فعالیت های گوناگون کلان کشوری، حضور و جریان دارد. فرهنگی که باید در تولید، خدمات، ساختمان سازی، کشاورزی، صنعت، سیاست خارجی و تصمیمات امنیتی، رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص کند، چیست؟ این باید در این جا معین شود. بنابراین، فرهنگ، جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور است؛ این در واقع، اهمیت و بناگذاشتنِ یک مبنای فرهنگی را در این جا به ما نشان می دهد.
دوم به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. حرکت جامعه، بر اساس فرهنگ آن جامعه است. اندیشیدن و تصمیم گیری جامعه، بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آن حاکم است. دولت و دستگاه حکومت، نمی تواند از این واقعیتِ مهم، خود را کنار نگه دارد. وقتی مردم در خانواده، ازدواج، کسب، لباس پوشیدن، حرف زدن و تعامل اجتماعی شان، در واقع دارند با یک فرهنگ حرکت می کنند - بنده پیش از انقلاب در سخنرانی هایم مثال می زدم و می گفتم فرهنگ مثل توری است که ماهی ها بدون این که خودشان بدانند، در داخل این تور، دارند حرکت می کنند و به سمتی هدایت می شوند - دولت و مجموعه حکومت، نمی تواند خود را از این موضوع برکنار بدارد و بگوید بالاخره فرهنگی وجود دارد و مردم به چیزی فکر می کنند؛ نه، ما مسئولیت داریم این فرهنگ را بشناسیم؛ اگر ناصواب است، آن را تصحیح کنیم؛ اگر ضعیف است، آن را تقویت کنیم؛ اگر در آن نفوذی هست، دست نفوذی را قطع کنیم. بنابراین، فرهنگ به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه هم یکی از میدان های اساسی است.
چیزهایی که در فرهنگ عمومی ما ضعیف است، یا جایش کم است، یا به قول آقایان، احتیاج به دُز بالاتری دارد، کدام است؟
یکی از آنها انضباط است. جامعه ما، به انضباط، نهایت نیاز را دارد.
دیگری اعتماد به نفس ملی و اعتزاز ملی است؛ یعنی احساس عزت کردن از این که من اهل ایرانم. به قول سهراب سپهری، «اهل کاشانم، روزگارم بد نیست»؛ این، افتخار است. یا در جای دیگر می گوید: «من مسلمانم». اعتزاز به ایرانی بودن؛ ما به این نیاز داریم. البته این با ملی گرایی ناقص - همان ناسیونالیسم منفی مطرودی که ما همیشه آن را رد می کردیم - نباید اشتباه شود. این، ناسیونالیسم مثبت است. این، ملی گرایی، به معنای خوب قضیه است. ما به این احتیاج داریم.
مورد بعدی، قانون پذیری است؛ به هم تنه نزدن؛ از هم جلو نیفتادن؛ حق همدیگر را برنداشتن؛ توی جیب همدیگر دست نکردن. اینها قانون است و ما در جامعه، اینها را لازم داریم.
موضوع دیگر، غیرت ملی است. اگر ببینیم کسی دارد به نحوی از انحا، به مرزهای فرهنگی یا دینی یا جغرافیایی یا ملی ما تعرض می کند یا فکر تعرض دارد، باید خون ما به جوش بیاید و غیرت ما تحریک شود.
مقوله بعدی، تدین و دین باوری است؛ دین باوری، با همان معنای عام خودش. من به دانشجویان هم این نکته را گفتم که هر کس شب بیست و یکم، قرآن سرش گرفت و «بک یا الله» گفت، از نظر من، او همان دانشجویی است که من می گویم متدین و خدایی و مسلمان و حزب اللهی است؛ کاری ندارم از کدام حزب و جناح و تشکیلات است. ما باید همه را به این طرف بکشانیم که شب بیست و یکم ماه رمضان، احساس کنند دلشان به سمت مسجد و قرآن می کشد. این حالت، برای کشور ما، خیلی لازم است.
موارد دیگر، فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره و فرهنگ لباس است. بنده با مُد، خیلی موافقم و جزء آدم هایی هستم که به مُد گرایش دارم؛ اما مُدی که از داخل جوشیده باشد؛ چون مُد، یعنی ابتکار و نوآوری؛ نه چیزی که از بیرون بیاید. مُد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما، همه اش دارد از بیرون می آید.
الگوی مصرف وسائل زندگی، مهم است؛ فرش و پرده و چراغمان چه طوری باشد؟ اینها را نمی شود ندیده گرفت. اگر کسی توی بحر این کارها برود، می بیند چقدر سرمایه و فکر و همت و هنر، صرف اینها می شود که گاهی بسیاری از آنها بیهوده است. بالاخره جایی باید موضع خود را درباره اینها معین کند؛ حتّی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست؛ خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال، این اولویت را نداریم و می خواهیم آن را کنار بگذاریم؛ اما بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی، [باید] صاحبی داشته باشد. این هم فرهنگ در عرصه دوم است.
عرصه سوم فرهنگ، سیاست های کلان آموزشی و علمی دستگاه های موظف دولت است؛ یعنی آموزش و پرورش، آموزش عالی و بهداشت و درمان. دستگاه های موظف دولت، بالاخره باید سیاست های کلان آموزشی و علمی شان را از مرکزی بگیرند. درست است که آموزش و پرورش خودش یک مجمع مشورتی دارد، ولی او کار دیگری می کند و نزدیک به اجراست و اما این، دورتر از اجراست؛ کلان تر و وسیع تر نگاه می کند.
۲۵ مهر امسال تقریبا مقارن شد با عید قربان(یک روز بعد از اون) تصمیم گرفتیم با توجه به اینکه عاشق بره بودی برات کیک بره ناقلا رو سفارش بدیم.چه کیک خوشگل و خوشمزه ای بود. جای همه خالی کلاهتو می ذاشتی سر ببعی
مهمونای خوب و فوق العاده ای هم داشتیم: مامان جون اشرف،مامانی، باباجون،دایی سینا،خاله مینا،خاله شهره،دایی مجتبی،زندایی مریم و سه قلوهای خوب و دوست داشتنی (بهزاد،رضا و بهنام)
یه اتفاق بامزه ولی یه خورده ناراحت کننده افتاد موقعی که خواستی شمعو فوت کن دماغت خورد به میز و کلی ترسیدی و گریه کردی. با مزه اینجا بود که همش فکر می کردی بره ناقلا اذیتت کرده و دماغتو اوف کرده مرتب به دماغتو دست می زدی و به من می گفتی بع ع ع .خلاصه که خوش گذشت و هدیه های خوبی هم گیرت اومد عروسکای بره ناقلا،باب اسفنجی ،سه چرخه و ...
دست همه درد نکنه واقعا لطف کردن که در جشن میلاد مهدیار عزیز شرکت کردن.
ﺩﺭ ﻣﺮﺩ ﻫﺎ :ﺣﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺸﻮﻣﯿﺬﺍﺭﻥ
"ﻏﯿﺮﺕ"
ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺣﺲ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ
"ﺣﺴﺎﺩﺕ"ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻢ
"ﻋﺸﻖ"
ﺗﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﺎﺷﯽ :ﻧﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﻧﻪﺣﺴﻮﺩ
ساوش قمیشی
آهنگ دلتنگی
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون، سبکتر نشده
مه سرده رو تن پنجره ها
مثل بغض توی سینة منه
ابر چشمام پره اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارووووووووون بزنه
خیلی وقته، که دلم، برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو، بدجوری دلتنگ شده
خیلی وقته که دلم، ...
بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه، گفتنی نیست
...
............ (اولش یکم فحش و تخلیه روانی ) هر چند نمیدونی که چی مینویسی با قیافه نکبت ببین عموجان این عکسی که از خودت میزاری منو یاد میمون بالای درخت میندازه [عصبانی]
[پاسخ:]
چون بنده به علم روانشناسی علاقمند هستم ، ومطالعاتی هم در این زمینه داشتم ، شخصیت فردی که نظر گذاشته رو براتون تحلیل میکنم، شاید به درد خودش بخوره
اول اینکه نظر دهنده یک پسر هست با نام مستعار مریم! ( از نگارش و نوع حرف زدنش مشخصه)
نکته دوم اینکه از لحاظ شخصیتی حقیر، دارای سطح تفکرات پایین،فوق العاده تعصبی و بی منطق
نکته سوم حسادتی هست که فرد نسبت به دیگران دارد
در مناجاتی نوشته بودم
خدایا...
مرا از "مردانی" قرار بده
که رژ لب "زنان" را خراب میکنند
نه ریمیل شان را....
معنای این جمله این هست که مردی نباشم که اشک زن را در بیاورم،بلکه از آن دسته از مردهایی باشم که زنان را می بوسند (مردها در مقابل زنها ) ایشون فکر کرده میگم: مردی باشم که زنان را ببوسم!! بعد یهو فکر کرده که شاید یکی از آن زنانی که میبوسم خواهر و یا مادر ایشون باشه به همین دلیل بی جهت غیرتی شدن و شروع کردن به نوشتن اینکه بله من از عکس شما یاد میمون میافتم،
عزیزم من که درباره عکس نظرسنجی نکردم!!
پس دوباره تکرار میکنم
منظورم زنان فاحشه نبود، گفتم " مردانی " که رژ لب زنان را خراب میکنند، نگفتم "مردی" که رژ لب زنان را خراب می کند شما مردان رو ندیدی ولی زنان رو دیدی فکر کردی خبریه!
تعداد صفحات : 3